شرح خبر
تفکر چابک یا همان Agile چیست؟
قبل از اینکه چیزی به اسم نرم افزار یا کامپیوتر (به معنای امروزی) وجود داشته باشد شرکت ها و صنعت گرانی مانند فورد یا تویوتای ژاپن با چالش هایی در حوزه تولید محصولات مشتری پسند و با کیفیت مواجه بودند.
1399/11/28 18:08*آرشیو*

   قبل از اینکه چیزی به اسم نرم افزار یا کامپیوتر (به معنای امروزی) وجود داشته باشد شرکت ها و صنعت گرانی مانند فورد یا تویوتای ژاپن با چالش هایی در حوزه تولید محصولات مشتری پسند و با کیفیت مواجه بودند. شرکت هایی که سعی در کشف روش های تولید با هزینه پایین و با کیفیت بالا داشتند و از مشاورینی چون دمینگ در سال هایی مانند 1946 بهره جستند. یعنی از زمانی که بشر اقدام به تولید محصولی کرده است سعی کرده آن را با هزینه کم تولید نماید و در همین راستا به روشها و متدهایی دست یافته است که این روش ها بعدا توسط دیگر صنعت ها مورد استفاده قرار گرفته است.

حال در طی زمان صنعت گران روش ها و اسم های زیادی را به دنیا برای تولید محصولات با ارزش و با کیفیت و البته با هزینه کم معرفی کردند ، البته در این مابین روش هایی هم برای مدیریت منابع انسانی سازمان ها نیز معرفی می شد که چگونه نیروی کار را با انگیزه نگه داریم . زمانیکه کامپیوتر ها پای خود را به خانه ها و سازمانهای ما گشودند، شاهد به وجود آمدن صنعت جدیدی به نام صنعت توسعه نرم افزار بودیم. خروجی این صنعت همانند دیگر صنایع محصولاتی بودند. اما هر جا که محصولی وجود داشته باشد پای یک مشتری
در میان است و هر جا پای مشتری در میان باشد حق هم با او خواهد بود. بنابه به شیرین بودن )دلچسب و پر سود و میلیاردهایی همچون مایکروسافت ( این صنعت ، به زودی شاهد ورود نفرات زیادی در داخل این صنعت بودیم و نفرات زیاد معادل با تولید محصولات زیادی هم خواهد بود. اما آیا این محصولات به اندازه محصولات تویوتا با کیفیت بودند؟ آیا مشتریان این محصولات خوشحال بودند؟ آیا توسعه گران نرم افزار ها (همان کارگران کارخانه ها) از کار خود راضی بودند؟ و …

اما وضعیت نرم افزاری ها خرابتر از دیگر صنعت گران بود. زیرا نرم افزاری ها خودشان مشتری نرم افزارها و محصولات دیگران بودند و به نوعی این باعث به وجود آمدن سریع تکنولوژی های جدیدی می شد و نرم افزاری ها عملا مشتری را فراموش کرده بودند و غرق تکنولوژی های جدید شده بودند. و کیفیت هم که بسیار خراب . نرم افزار ها پر از باگ و خطا و مشتری ها هم کلافه و سردرگم. اما بالاخره روزی فرا رسید که صنعت نرم افزار هم حق را به مشتری داد. از اینرو افرادی اقدام به تحقیق در صنایع دیگر کردند (آنها چگونه کار می کنند ، تویوتا چگونه مشتریان خود را خوشحال نگه می دارند؟ مشتری وفادار، ولی چگونه؟ و …).

و بدینگونه شد که پس از جمع آوری متدهای تحول دیگر صنایع و بومی سازی آن در صنعت نرم افزار تفکر Agile به وجود آمد. تفکر Agile در سال 2001 توسط 17 نفر از متخصصین نرم افزار طی بیانیه چابک رسما مطرح شد و اکنون به عنوان یک الگوی موفق در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است.

به طور خلاصه در اجایل (Agile) یا تفکر چابک یک سری ارزش و اصول معرفی شده است که با به کار بستن آنها در محیط توسعه محصولات نرم افزاری می توان به نتایجی مانند محصولات کارآمد ، مشتری خوشحال ، نیروی کار با انگیزه دست یافت. اما مشکلی که وجود داشت این بود که اجایل در حد یک بیانیه یا تعریف بود و هیچ راه حل عملی برای آن مطرح نشده بود. در همین زمان متدهایی مطرح شدند (البته قبل از اجایل مطرح شده بودند) که اصول و ارزش های اجایل در آنها نهادینه شده بود.

    یکی از این متدها اسکرام است.

اسکرام یکی از متدهای رایج و پرطرفدار تفکر چابک می باشد که تیم ها در آن با همکاری خود مشتری چند هفته یکبار خروجی از نرم افزار را بیرون می دهند و فیدبک ذینفعان را دریافت می کنند و طبق بازخورد ها، محصول را در مسیر درست قرار می دهند و اینگونه می شود که محصولات مشتری پسندی به وجود می آید. مشکل بزرگی که در صنعت نرم افزار وجود داشت این بود که خروجی پروژه ها مثلا بعد از دو سال هزینه بدرد نخور می شد، یعنی چند تیم دو سال بر روی پروژه کار میکرد و نهایتا مشتری میگفت این آنچیزی نیست که من می خواستم و … . اما بعد از ظهور اجایل ما مجبوریم مشتری را در طی روند تولید محصول دخیل نماییم به طور مداوم بازخوردهای او را بگیریم ، خلاقیت ایجاد نماییم و به طور کلی محصول را خوشمزه کنیم و نهایتا شاهد بیگ بنگ نباشیم.

جایگاه چابک در جهان و کشور های پیشرفته

این تفکر در اوایل ظهور خود، همانند دیگر تغییرات، با مقاومت هایی از سوی برخی از شرکت ها و موسسات مواجه شد اما بعد از گذر زمان و استفاده تدریجی برخی از شرکت های کوچک و مشاهده نتایج آن، شرکت های بزرگ نیز علاقمند به تجربه آن شدند. به نحوی که امروزه شرکت های بزرگی همچون گوگل و مایکروسافت در فرآیندهای خود از این تفکر استفاده می کنند، و به این اذعان دارند در بازار رقباتی امروز چاره ای جز چابک بودن ندارند. یا برای مثال FBI در تجربه ای بر روی پروژه مکانیزه سازی مدارک ، چند میلیون دلاری را متضرر شد. دلیل اصلی دیر کردها در تحویل فاز های پروژه بود که در نهایت پروژه با شکست مواجه شد. چند سال بعد همان پروژه با تفکر و بستر چابک انجام شد که با هزینه یک سوم و زودتر ار موعد مقرر به پایان رسید. (لینک مرجع 1) در همین راستا عناوین شغلی بسیاری در مورد چابک، همانند اسکرام مستر تعریف شد که این عناوین جزو پردرآمدترین شغل ها در آمریکا و اروپا می باشد.
نظرات
نام :
ایمیل :
کشور
شهر :
متن :